جملات کوچک به سبک انسانهای بزرگ!
غروب از قایمباشک شب و روز خسته شد.
برای اینکه آدم خوشبینی شود، بینیاش را عمل کرد.
نگاهش آنقدر یخ بود که وقتی نگاهم کرد، از شدت سرما لرزیدم.
ضبط از صدای بلند نوار سردرد گرفت.
عکس توقف زمان است.
آسمان به زمین آمد دید خبری نیست.
آلبالو گران بود، چشمانش انگور میچید.
هر لقمهای را که فرو میدهم، معدهام فریاد میزند: خوش آمدی!
وقتی میخواهم حرف پنهانی بزنم، گوشهایم را میگیرم.
برای اینکه حرفهای بزرگی بزنم، دهانم را زیر میکروسکوپ میگذارم.
لطیفه های از آب گذشته!!!
در اتوبوس
اتوبوس طبق معمول خیلی شلوغ بود. مسافری عصبانی به آقای چاقی که پهلویش ایستاده بود، گفت آقا! ممکن است هل ندهید!
مرد چاق با اوقات تلخی گفت: هل نمی دهم، دارم نفس می کشم.
در استخر
فیلی در استخری شنا می کرد. مورچه ای سر رسید
و گفت: بیا بیرون کارت دارم.
فیل از استخر بیرون آمد. مورچه نگاهی به فیل انداخت و گفت: برو توی آب. فقط می خواستم ببینم اشتباهی مایوی من را نپوشیده باشی.
چشم نخوردن
جلال: سعید، چرا معلم شما این قدر به تخته سیاه می زند؟
سعید: خوب معلوم است! برای این که ما دانش آموزان چشم نخوریم!
عینک دودی
روزی مردی با عینک دودی کنار دریا می رود و می گوید: چقدر نوشابه سیاه!
واقعا معذرت میخواهم که به نظراتتون جواب ندادم آخه بیشترشون درخواست تبادل لینک بود، ولی سعی میکنم از این به بعد به نظراتتون رسیدگی کنم!
ماجرای طنز
روزی مردی به سفر میرود و به محض ورود به اتاق هتل ، متوجه میشود که هتل به کامپیوتر مجهز است . تصمیم میگیرد به همسرش ایمیل بزند . نامه را مینویسد اما در تایپ ادرس دچار اشتباه میشود و بدون اینکه متوجه شود نامه را میفرستد . در این ضمن در گوشه ای دیگر از این کره خاکی ، زنی که تازه از مراسم خاک سپاری همسرش به خانه باز گشته بود با این فکر که شاید تسلیتی از دوستان یا اشنایان داشته باشه به سراغ کامپیوتر میرود تا ایمیل های خود را چک کند . اما پس از خواندن اولین نامه غش میکند و بر زمین می افتد . پسر او با هول و هراس به سمت اتاق مادرش میرود و مادرش را بر نقش زمین میبیند و در همان حال چشمش به صفحه مانیتور می افتد:
گیرنده : همسر عزیزم
موضوع : من رسیدم
میدونم که از گرفتن این نامه حسابی غافلگیر شدی . راستش انها اینجا کامپیوتر دارند و هر کس به اینجا می اد میتونه برای عزیزانش نامه بفرسته . من همین الان رسیدم و همه چیز را چک کردم . همه چیز برای ورود تو رو به راهه . فردا میبینمت . امیدوارم سفر تو هم مثل سفر من بی خطر باشه . وای چه قدر اینجا گرمه !!
عاشقان گویند دنیای بوسه عجب دزدیه پرمنفعتی است که اگر بازپس گیرد دوچندان شود...
* اگر دنیای ما دنیای سنگ است بدان سنگینی سنگ هم قشنگ است..... اگر دنیای ما دنیای درد است بدان عاشق شدن از بهر رنج است...... اگر عاشق شدن پس یک گناه است دل عاشق شکستن صد گناه است...
* 10 تا شاخه گل رو بگیر جلو آینه حالا بشمر دیدی 11 تان آخه خودتم گلی
********
* قدرت دید خانومها: یک تار مو را روی کت شوهرشون میبینن اما یه تیر چراغ برق را هنگام رانندگی نمیبینن!
* یه روز تو آبادان مسابقه تقلید صدای داریشو میزارن داریوش خودش شرکت میکنه چهارم میشه!!!
یارو یه سگ فلج داشته
هر وقت دزد میومد سگه رو میداشته تو فرغون می افتاده دنبال دزده !
تبلیغ خمیر دندان پونه در لرستان :
خمیر دندون پونه
چشمو نمی سوزونه !!!!
دوای همه دردها نیکی است ، به شرط آنکه ندانند شما نیکید
وگرنه نخواهند گذاشت نیک بمانید .
* جهان بیش از ? میلیارد نفر جمعیت داره..............عجب.................................اونوقت یکی نیست به من احمق بگه: چرا واسه تو مسیج میفرستم؟
.................
* واقعا که عجب روزگاریه !!!! . . یکی خوابش سنگین میشه تخت میشکنه بعد که از خواب میپره دستش میشکنه فرداش از مرحله پرت میشه پاش هم میشکنه میزنه به سرش سرش هم میشکنه همون یارو خودش رو میزنه به اون راه گم میشه کلی اعصابش خوردمیشه نوار خالی گوش میده یه هو می خوره زمین تا خونه سینه خیز میره یه روز میخوره به شیشه میگه عجب هوای سفتی روز بعد میخوره به دیوار کمونه میکنه فرداش باز میخوره به دیوار میگه ببخشید پس فرداش باز میخوره به دیوار وای میسته پلیس بیاد
.................
* شهادت جان سوز، جان گداز، جان کاه، جان اف کندی، جان فورد، جان تراولتا، جان علی، جان نثار ، جان من، جان هرکی دوست داری سرکاری!
.................
هر مطلب کلیک کنید
به رشتیه میگن: تو 8 سال اسیر بودی، چطور بچه 2 ساله داری؟ میگه: من اسیر بودم، خانوم که اسیر نبوده
-------------------------
دختر اصفهانیه به دوست پسرش میگه : شب بیا خونه مون , اگه موقعیت خوب بود یه سکه میندازم پائین .. شب میشه . دختره یه سکه میندازه پائین . ولی هر چقدر صبر میکنه می بینه پسره نمیاد بالا سرش رو از پنچره بیرون میکنه میپرسه : چرا نمیای؟ پسره میگه : دارم دنبال سکه می گردم . دختره میگه :بیا بالا . بهش کش بسته بودم . الان تو دست خودمه
----------------------------
مامانه به بچش میگه که عزیزم وقتی خاله اومد قشنگ میری جلو سلام میکنی میبوسیش بچهه میزنه زیره گریه میگه نه مامان من خاله رو بوس نمیکنم! مامانه میگه ا چرا عزیزم؟ بچهه میگه آخه دیروز که بابا میخواست بوسش کنه زد تو صورتش
----------------------------
روی در توالت های قزوین نوشته :
اینجا دیگه آخره خطه بخوای نخوای باید بکشی پائین
--------------------------
لرزش صدات ، برق نگات ، تپش قلبت ، نفس های تند و عرقی که روی پیشونیت نشسته همه گویای یه چیز هستن : تیروئیدت پرکاره . برو دکتر
---------------------------
قسمت میوه در میادین تره بار به شدت افزایش یافت .
قدر خودتت رو بدون هلو !!
-----------------------------
یه رشتی به دوستش میگه : جایی رو سراغ دارم اگر بریم شام میدن... تریاک میدن بکشیم... انواع مشروبات میدن بخوریم... و کلی هم حال میدن و حمام مجانی و آخر سر ???? تومان هم میدن! دوستش میگه : کجاست؟ رشتیه میگه : خودم نرفتم زنم رفته!!!
----------------------------------
ترکه سوار یه خره عکس میگیره. عکس رو میفرسته برای مادرش، زیر عکسه مینویسه: سلام بر ننم، بالایی منم
---------------------
اون چیه که آقایون در میارن و خانوم ها میخورن؟فکر بد نکن یه لوقمه نون حلاله
--------------------
چرا وقتی می خوایم بریم توی رویا چشمامونو مبیندیم؟...
وقتی می خوایم گریه کنیم...
وقتی می خوایم فکر کنیم...
وقتی می خوایم تصور کنیم...
وقتی می خوایم کسی رو ببوسیم...
به این دلیل که قشنگ ترین چیز های توی دنیا قابل دیدن نیستن
----------------------
وقتی خدا تو رو سمت یه پرتگاه هدایت می کنه ? هدف داره :
یا می خواد از پشت بگیرتت
یا پرواز یادت بده .....
-------------------------------
ترکه ناراحت بود میپرسن چیشده؟ میگه : دیشب که شب اول
عروسیم بود بعد از SEX از روی عادت 3000تومن به زنم دادم ، اونم 500
تومنشو برگردوند !
---------------------------
به ترکه میگن اذون بگو میگه همه چیز با یک نگاه شروع شد
----------------------------